موضع رهبری درباره لغو تحریمها صریح و غیرقابل تفسیر است آقای هاشمی!
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۱۲۰۰۹
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، محمدهاشمیدر گفتوگو با روزنامه آرمان اظهار داشت: هنگامیکه در دولت آقای روحانی توافق برجام امضا شد اصولگرایان و طیف رادیکال این جریان سیاسی ازجمله منتقدان برجام بودند و انتقادات زیادی را نسبت به این توافق مطرح میکردند. نکته مهم در این زمینه این است که این افراد در آن زمان مسئول اداره کشور نبودند اما امروز مسئولیت دارند و بههمین دلیل شرایط نسبت به گذشته متفاوت شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادعا کرد: در زمانی که آقای سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول گروه مذاکرهکننده ایران بودند مقام معظم رهبری عنوان کردند مذاکره به معنای بده و بستان است. یعنی به ازای آنچه میدهید چیزی دریافت میکنید. بههمین دلیل باید تلاش کنید بیشتر بگیرید و کمتر بدهید. این وضعیت نیز مستلزم کوتاه آمدن در برخی مواضع است که با توجه به فضای مذاکرات مشخص میشود. قرار نیست در مذاکرات مرغ همیشه یکپا داشته باشد. اگر مذاکرهکنندگان قصد دارند بر اساس فرمایش و تفسیری که رهبری در این زمینه داشتند عمل کنند باید به انعطاف در مذاکرات توجه داشته باشند. باید این نکته را در نظر داشته باشیم که مفهوم مذاکره بده و بستان است و در چنین فضایی باید انعطاف لازم را از خود نشان داد.
اظهارات آقای محمد هاشمی از جهات متعدد مورد خدشه است. نخست این که اتفاقاً طیف متبوع وی، در نوع فضاسازی و بزک برجام، منافع ملی را فدای منافع جناحی و حزبی کردند؛ منطق «توافق به هر قیمت» و فشار جناحی به حاکمیت برای توافق هرچه سریعتر توسط ائتلاف مدعیان اعتدال و اصلاحات موجب شد که تیم مذاکرهکننده، از موضع ضعف در مذاکرات حاضر شود و خروجی فشارهای کسانی مثل خود آقای روحانی، مرحوم هاشمی و برخی جریانهای سیاسی همسو، توافقی باشد که در آن، آمریکا و غرب امتیازات نقد و سریع و غیرقابل بازگشت گرفتند اما انجام تعهدات خود را در هالهای از ابهام فرو بردند، به نحوی که نه تضمین تعهدات آمریکا و غرب معلوم است، نه مکانیسم شکایت و مطالبه خسارت.
دوم؛ گویا آقای محمد هاشمی در سال ۹۲ تا ۹۴ فریز شده که ادبیات معامله، بده بستان، کوتاه آمدن و انعطاف را پیش میکشد. صرفنظر از ساختار معیوب و پرخلل و خرج برجام، ادبیات مذکور مربوط به قبل از توافق بود و پس از حصول آن، همچنان که طرف ایرانی به تعهد خود عمل کرد، طرف آمریکایی و اروپایی هم باید تعهدات خود را به اجرا میگذاشت، نه این که دبّه کند و تحریمها را تدریجا افزایش دهد و سرانجام نیز - با گرفتن تضمین از دولت روحانی، از طریق موگرینی - با اطمینان خاطر از اینکه دولت وقت ایران از توافق خارج نمیشود، رسما اعلام خروج از توافق کند و تعهدات را صرفا متوجه ایران کند! در واقع منافع ملی ما در این رویکرد معیوب دولت سابق قربانی شد. هم برنامه هستهای ۵ سال تعطیل گردید و هم تحریمها از ۷۰۰ مورد به ۱۵۰۰ مورد افزایش یافت و جالب اینکه هر سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن در این رویکرد افزایش فشارهای تحریمی، همنظر بودند.
سوم اینکه حقوق در نظر گرفته شده برای ایران در برجام، حداقل حقوق کشورمان است و دولت قبلی به غلط، هر تخفیفی را که نباید میداد، داد، و هر امتیازی را که نباید واگذار میکرد، واگذار کرده است. بنابراین این معامله و انعطاف دوباره هیچ منطقی ندارد.
و چهارم؛ آقای محمد هاشمی - انشاءالله که از سر غفلت و بیدقتی - مرتکب تحریف موضع قاطع و حکیمانه رهبر معظم انقلاب شدهاند. ایشان از ابتدا به دولتمردان تذکر میدادند که به دولت آمریکا اعتماد نکنند. در یک سال اخیر هم درباره مذاکرات برجامی تصریح کردهاند: «بحث میکنند که آمریکا برگردد به برجام یا برنگردد. ما هیچ اصراری نداریم، هیچ عجلهای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلاً مسئله ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبه منطقی و مطالبه عقلانی ماست، رفع تحریمهاست؛ تحریمها باید برداشته بشود. این حقّ غصبشده ملّت ایران است؛ چه آمریکا، چه اروپا که آویزان به آمریکا و دنبالهروِ آمریکا است وظیفه دارند این حقّ ملّت ایران را اداء کنند. اگر تحریمها برداشته شد، خب برگشت آمریکا به برجام معنایی خواهد داشت - البتّه مسئله خسارتها جزو مطالبات ماست و در مراحل بعدی دنبال خواهد شد- امّا اگر چنانچه تحریمها برداشته نشد، برگشت آمریکا، به نفع ما که نیست، به ضرر ما هم ممکن است باشد. تصمیم مجلس و دولت در باب لغو تعهّدات برجامی، کاملاً تصمیم منطقی و عُقلایی است... بنده از اوّل هم همین را گفتم. از اوّلی که برجام مطرح شد، بنده گفتم که تعهّد در مقابل تعهّد؛ متناظر، کار آنها در مقابل کار ما؛ هر کاری که ما بنا است بکنیم، باید طرف مقابل هم متناظر با آن کار را بکند؛ خب این اول کار انجام نگرفت حالا بایستی انجام بگیرد».
«سیاست کشور در باب تعامل با طرفهای برجامی و در باب خود برجام، صریحاً اعلام شده؛ از این سیاست هیچ تخطّی نباید کرد؛ این سیاستی است که اعلام شده، مورد اتّفاق هم بوده؛ یعنی این جور نیست که این سیاست، سیاست استثنائیای باشد در بین سیاست[های دیگر]؛ نه، این سیاستی است که مورد اتّفاق همه بوده. آن سیاست هم عبارت از این است که آمریکاییها باید تمام تحریمها را لغو کنند، بعد ما راستیآزمایی خواهیم کرد؛ اگر چنانچه به معنای واقعی کلمه لغو شده بود، آن وقت ما به تعهّدات برجامیمان برمیگردیم، یعنی بدون هیچ مشکلی به تعهّدات برخواهیم گشت؛ این سیاستِ قطعی است. قول آمریکاییها را [هم] معتبر نمیدانیم؛ اینکه بگویند ما برمیداریم و روی کاغذ بردارند، این فایدهای ندارد؛ عمل لازم است؛ باید در عمل تحریمها را بردارند، ما هم راستیآزمایی کنیم و مطمئن بشویم که تحریمها برداشته شده، آن وقت به تعهّداتمان عمل میکنیم.»
منبع: روزنامه کیهان
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: تحریم ها محمد هاشمی منافع ملی تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۱۲۰۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سعید لیلاز: افشای فایل صوتی ظریف، عمدی بود
به گزارش تابناک، محمد ایمانی در کانال تلگرامی عقل و انصاف نوشت: اردیبهشت ۱۴۰۰، درز فایل صوتی گفتوگوی محرمانه ظریف با «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری»، اعتراض بسیاری را موجب شد. او در این مصاحبه، عملکرد شهید سلیمانی را زیر سؤال برده و عملکرد نیروهای نظامی را موجب ناکامی برجام معرفی کرده بود.
سه سال بعد، سعید لیلاز که فرد مصاحبهکننده بود، میگوید افشای آن فایل (که قرار بود محرمانه و برای ثبت در آرشیو و اسناد ملی باشد) عمدی بوده است!
لیلاز در گفتوگو با شرق، درباره این که چرا حامی مذاکره بود اما منتقد برجام شد، میگوید: من آن زمان موافق مذاکرات برابر بودم. اتفاقا اگر ما برجام یک را امضا نمیکردیم و به شکست نمیرسید، من مخالف جدی برجام ۲ و ۳ نبودم؛ ولی وقتی برجام این سرنوشت را پیدا کرده است، دیگر برجامهای بعدی فایدهای ندارد. مخالفت من نتیجه یک سیر تحلیلی از تطور تاریخی مذاکرات و نتیجه آن است. وقتی ما نتیجه برجام را در شرایط کنونی میبینیم، واقعا دیگر نباید نگاه مثبتی به مذاکرات نابرابر- تاکید دارم مذاکرات نابرابر- داشت.
او درباره افشای فایل گفتوگوی محرمانهاش با ظریف اظهار کرد: من از گفتن جزئیات خودداری میکنم. سربسته میگویم که ماجرای انتشار آن فایل، بدون آنکه بگویم چه کسی چه کاری کرد، یکی از اهداف و دلایل افشاگری آن، با هدف ارسال پالس بود که اگر دولت بایدن میخواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماههای منتهی به پایان دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند و دولت بایدن متاسفانه حتی همین کمک را هم نکرد.
لیلاز میافزاید: «آمریکاییها در دولت بایدن، نه در چند ماه پایانی دولت روحانی کاری برای احیای برجام کردند که مثلا به سود اصلاحطلبان و میانهروها تمام شود و نه حتی در دولت رئیسی توانستند برجام را احیا کنند که به سود اصولگراها باشد.
او میگوید: اکنون ایران زمین بازی را عوض کرده. غنیسازی را تا ۶۰ درصد برده، فلز اورانیوم تولید کرده و سانتریفیوژهای نسل جدید را هم به کار برده است. پس دیگر روند بازی عوض شده است. چرا؟ چون ایران فهمیده اگر کماکان به انفعال و مماشات ادامه دهد، حد یقفی برای زیادهخواهی آمریکا وجود ندارد و مرتبا جلوتر میآید».
یادآور میشود ظریف در مصاحبه مورد بحث، عملکرد شهید سلیمانی را زیر سؤال برده و به دروغ، این عملکرد و عملکرد نیروهای نظامی را موجب ناکامی برجام معرفی میکند.
ظریف به شکلی مغرضانه و تحریفآمیز گفته بود: «من دیپلماسی را بیشتر برای میدان هزینه کردم، تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد. هیچ زمانی نتوانستم به فرمانده میدان [نظامی] بگویم کاری را بکن، چون در دیپلماسی نیاز دارم. تقریبا هربار که من برای مذاکره رفتم، این سلیمانی بود که میگفت میخواهم تو این خاصیت یا نکته را بگیری. وقتی میدان [نظامی] تصمیمگیر باشد، این میشود. وقتی که میدان بخواهد بر استراتژی کشور حاکم شود، این میشود که میتوانند با ما بازی کنند.»
ظریف همچنین گفته بود: «بین ۲۳ تیر ۹۴ که برجام نهائی شد تا ۲۶ دی ۹۴ که برجام به مرحله اجرا درآمد، پشت سر هم اتفاقاتی افتاد که به توافق ضربه زد؛ سفر سلیمانی به روسیه، گرفتن دو قایق جنگی آمریکایی (۲۲ دی ۹۴)، نوشتن مرگ بر اسرائیل روی موشک و... سفر آقای سلیمانی به روسیه، به اراده مسکو شکل گرفت، نه به اراده ما. ادعا میکنیم که آقای سلیمانی، پوتین را به جنگ کشید. اما پوتین تصمیمش را گرفته بود.».
این روایت غلط -که آمریکا را برای گردنکشی و گروکشی بیشتر در مذاکرات احیای برجام تشویق کرد- در حالی بود که خبرگزاری آسوشیتدپرس درباره سفر شهید سلیمانی به مسکو نوشته بود:
«دیدار مهم ژنرال سلیمانی با پوتین، نقشی مؤثر در نقشآفرینی روسیه در جنگ سوریه داشت. یکی از قدرتمندترین مقامات نظامی ایران، نشستی سه ساعته را با پوتین داشت تا او را متقاعد کند. سلیمانی و پوتین، نقشهها و عکسها را بررسی کردند و به تبادل اطلاعات پرداختند. بررسیها نشان داد گروههای تروریستی، در صورتی که مسکو وارد عمل نشود، فعالیتشان را به نزدیکی روسیه در قفقاز گسترش خواهند داد. در این نشست درباره برنامه تشکیل یک مرکز مشترک تبادل اطلاعات میان عراق، سوریه، ایران و روسیه توافق شد. این نقشآفرینی، حاکی از نفوذ شدید ایران در منطقه است».
منبع: ايسنا